رابطه با محارم یکی از بزرگترین تابوهای اجتماعی است. رابطه با محارم مختص به یک فرهنگ یا جامعه خاص نمی باشد بلکه در اکثریت فرهنگ ها و در همه زمان ها چنین چیزی دیده شده و برای فرد تخطی کننده عواقب سنگین و جبران ناپذیری داشته است. با این حال افرادی هستند که تمایل بسیاری به برقراری رابطه جنسی با یکی از نزدیکان خود را دارند. این ممنوعیت علل خاص خود را داشته است و علیرغم آن هنوز هم افرادی هستند که از آن تخطی می کنند و اشکال مختلف آن در جوامع رواج دارد.
بیشتر : افزایش سایز آقایان با دستگاه وکیوم
رابطه با محارم یا زنای با محارم به روابط جنسی که فرد با اعضای نزدیک خانواده خود برقرار می کند، اطلاق می شود. این رابطه جنسی معطوف به افرادی است که با آن ها پیوند خونی داریم یا به وسیله فرزندخواندگی یا ازدواج با یک فرد با آن ها دارای ارتباط هستیم. مثلا مادرزن، پدرشوهر، نامادری، فرزندخوانده و غیره.
رابطه با محارم یک اصل اخلاقی جهان شمول می باشد. چنانکه تقریبا در اکثریت فرهنگ های جهانی، اعم از فرهنگ و تمدن پیشرفته امروزی تا قبایل بدوی، ایجاد رابطه جنسی با محارم و خویشان درجه یک را امری غیرقابل بخشش می دانند. امروزه اکثر کشورهای جهان قوانین ممنوعیت ارتباط جنسی با محارم را دارند و در صورتیکه دو طرف در چنین رابطه ای قرار بگیرند و هر دو راضی باشند، نوعی جرم بدون قربانی صورت گرفته است ولی در هر حال این امر جرم حساب می شود.
از گذشته تاکنون برای کسانی که مرتکب رابطه جنسی با محارم خود می شده اند عواقب جدی و غیرقابل بخششی در نظر گرفته شده است. این دست افراد همیشه محکوم به مرگ بوده اند. در هر حال امروزه این شکل از رابطه جنسی غیرقانونی تلقی شده و مجازات در پی دارد. علاوه بر عواقبی قانونی که در پی دارد، ایجاد چنین روابطی می تواند منجر به آسیب های روحی و روانی شدید شود. آسیب هایی چون احساس گناه شدید، اختلالات اضطرابی، افسردگی شدید، استرس پس از سانحه بیشترین احتمال بروز را دارند.
از آنجایی که ممنوعیت رابطه با محارم امری جهان شمول می باشد، نمی توان صرفا به بیان دلایل فرهنگی خاص اکتفا کرد؛ چرا که این مسئله به قدری گسترده، قدیمی و فراگیر است که منشاء آن را باید در مسائل کلان تر در نظر بگیریم. این مسائل کلان قطعا به ذات انسان ها بر می گردد و شاید ریشه در امیال دوره کودکی دارد. هر کودکی در سنین پایین تمایل به ارتباط جنسی با محارم خود و به شکل دقیق تر با والد غیر هم جنس خود را دارد. این مسئله تحت عنوان عقده ادیپ مطرح و بررسی می شود.
گذشته از این مسئله، قطعا دلایل تکاملی محکمی برای پرورش این ترس در دست داریم. دانشمندان می توانند با قطعیت اعلام کنند که نتیجه زنای با محارم، یعنی فرزندانی که از این گونه ازدواج ها و روابط جنسی به دنیا می آیند، بقای نسل انسان را به خطر می اندازد. لقاحی که حاصل از چنین آمیزش جنسی ای باشد، در معرض خطر تغییرات و جهش های زنتیکی زیادی قرار می گیرد. حال آنکه این چنین مشکلاتی در ازدواج با بیگانه کمتر رخ می دهد.
بیماری های ژنتیکی شدید، عقب ماندگی ذهنی، مشکلات جسمی و حرکتی همگی در ازدواج های خویشاوندی دیده می شود و اگر این مسئله ادامه پیدا کند و انسان چنین نسلی را از خود به جای بگذارد، گونه انسان از بین خواهد رفت. فرزندان سالم و قوی بقای نسل را تضمین می کنند. بنابراین، پرورش چنین ترسی در انسان بسیار منطقی به نظر می رسد و اینکه چرا چنین روابطی در تمامی دوران ها و در سراسر دنیا ممنوع انگاشته شده اند قابل توجیه به نظر می رسد.
رابطه با محارم را می توان در اشکال زیر دسته بندی کرد:
رابطه پدر با دختر شایع ترین شکل رابطه با محارم بوده است ولی در سال های اخیر ارتباط بین همشیرها بیشتر شده و بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. از اینکه به طور کلی چند درصد جمعیت به رابطه با محارم روی می آورند آمار دقیقی در دست نیست. چرا که همان طور که گفته شد این امر یک مسئله غیر قانونی می باشد و علاوه بر آن یک تابوی اجتماعی به حساب می آید، بنابر این افراد اگر در چنین رابطه ای هم باشند، تمایلی به اذعان کردن آن ندارند.
تعیین اینکه چرا یک فرد بزرگسال دوست دارد در یک رابطه جنسی با بستگان درجه یک خود باشد، بسیار دشوار و پیچیده می باشد. یکی از علل احتمالی آن حل نشدن مناسب عقده ادیپ و تداوم گرایش به والدین در طول رشد و بزرگسالی می باشد. علل زمینه ای بسیار پیچیده هستند و نیازمند بررسی تاریخچه رشدی افراد می باشد. آنچه که واضح است این می باشد که گره ها و مشکلات رشدی به این وضعیت منجر می شود و این حالت می تواند از سلامت روان به دور باشد. افراد با مراجعه به مشاوره روانشناسی و روانکاوی می توانند تعارض های درون خود را حل کنند.
منبع : womenshealthmag