معرفی محصولات زناشویی

خرید محصولات زناشویی | انواع کاندوم | خرید کاندوم خاردار | خرید کاندوم تاخیری

معرفی محصولات زناشویی

خرید محصولات زناشویی | انواع کاندوم | خرید کاندوم خاردار | خرید کاندوم تاخیری

بعد از دعوا با همسر چه کنیم؟

دعواهای بین زن و شوهرها یک مشکل ارتباطی است اما مشکل دیگری که خیلی از زوج‌ها با آن روبرو می‌شوند این است که نمی‌دانند پس از یک مشاجره و دعوا با همسر چه واکنشی از خود نشان داده و چگونه شرایط را یه حالت نرمال بازگردانند. در این مقاله به برخی از آنچه که در این زمینه باید بدانید اشاره کرده‌ایم. همچنین پیشنهاد می شود مقاله روش هایی برای استحکام زندگی مشترک را نیز بخوانید.

بهترین واکنش پس از دعوا با همسرمان چیست؟

1- به خود و همسرتان فرصت دهید

بعد از مجادله حالتی پیش می‌آید که نمی‌توان بلافاصله شرایط را به حالت عادی درآورد. صبر کنید تا در مورد همسرتان و ارتباط با او احساس مثبتی پیدا کنید زیرا وقتی هنوز احساسات منفی وجود دارد، امکان برقراری ارتباطی سالم نیست. اگر عصبانی هستید، خسته شده‌اید یا قلبتان شکسته است و ذهنتان درگیر این عواطف منفی است، نمی‌توانید منطقی رفتار کنید. این حالت‌ها نشانه آن است که هنوز آمادگی حل مشکل را ندارید.

بعد از گذشت زمان و طی شدن مدت زمان لا زم، احساسات منفی از بین می روند و می توانید سر صحبت را با همسرتان باز کنید. البته شروع صحبت در این شرایط سخت است اما خیلی جدی نگیرید و به راحتی سر صحبت را باز کنید. با مسایل جدی شروع نکنید چون قطعا هنگام شروع ارتباط نمی توانید خیلی واقع گرا باشید.

 

دعوا با همسر ، دعواهای زناشویی ، قهر ، دعوای زن و شوهری

 

2- معذرت بخواهید

شاید به نظر بیاید معذرت‌خواهی یکی از مشکل‌ترین مراحل پس از دعوا با همسر باشد اما بدانید تا به حال کسی از معذرت خواستن نمرده است. برای اینکار عجله نکنید. بگذارید فضا آرام شود. ابتدا به مکانی خلوت رفته تا آرام شده و افکارتان را جمع کنید. فعلا به گذشته فکر نکنید و به آنچه که در حال روی دادن است توجه کنید. پس از اینکه آرام شدید به طرف همسرتان رفته دستانش را بگیرید. نترسید و دشوارترین کلمه یعنی عذرخواهی را به زبان بیاورید. جمله‌ای دلپذیر به همسرتان بگویید و به او اطمینان دهید که تحت هر شرایطی دوستش دارید. گذاشتن یادداشت یا دادن پیامک نیز می‌تواند به شما کمک کند.

معذرت خواستن لزوما به این معنا نیست که شما نسبت به همسرتان ارزش کمتری دارید. بلکه نشان دهنده این است که شما شخصی بالغ هستید که مسئولیت اشتباهات مرتکب شده خود را می‌پذیرید.


3- ببخشید و فراموش کنید

برای داشتن رابطه‌ای سالم و قوی نیاز دارید که بخشیدن و فراموش کردن را بیاموزید. پس از دعوا با همسرتان کنایه نزنید و ژست حق به جانب نگیرید. لبخند زدن، بوسیدن و در آغوش گرفتن همسرتان بهترین راه است تا متوجه شود او را بخشیده‌اید.


4- مشکل خود را اساسی حل کنید

قطعا از دعواهای زن و شوهری خود باید درس گرفته باشید. آموخته‌های خود را در عمل نشان دهید. در مورد مشکلات و تنش‌های درونی خود بدون ترس از درگیری دوباره صحبت کنید. نیازهای خود را مطرح کنید تا مطمئن شوید آنچه باعث به وجود آمدن دعوا بین شما شده است را می‌توانید رفع کنید. بی‌اعتنا گذشتن از مشکل پیش آمده نه تنها کمکی به شما نمی‌کند بلکه راه را برای به وجود آمدن مشکلات بزرگتری در آینده باز می‌کند. علت دعوابا همسر خود را تحلیل کنید تا رابطه‌اتان سالم‌تر و مستحکم‌تر از قبل شود.

 

آشتی کردن ، دعوا با همسر ، دعوای زن و شوهر


به جای مراجعه به داروخانه برای خرید کاندوم ، آنلاین بخرید !

برای رهایی از احساسات منفی نامه بنویسید

یکی از موثرترین ابزارهایی که می‌توانید به وسیله آن احساسات منفی خود پس از دعوا با همسر را تخلیه و دوباره عشق را تجربه کنید، نوشتن یک «نامه احساسی» است که لایه‌های زیرین احساستان را آشکار می‌کند. برای نوشتن نامه در یک محل آرام و ساکت بنشینید، قلم و کاغذ در دست بگیرید و برای چند دقیقه بر احساسات خود تمرکز کنید و آنها را روی کاغذ بیاورید. نامه را خطاب به همسرتان بنویسید و با کمک فهرست زیر آن را کامل کنید:

  1. (بیان عصبانیت) عزیزم ...من عصبانی، ناراحت و خسته هستم، من خشمگین هستم، احساس تنفر می‌کنم، من دوست ندارم ...
  2. (بیان غم واندوه) من غمگین شده‌ام، دلم شکسته، احساس ناامیدی دارم، دیگر شاد نیستم، ای کاش ...
  3. (بیان ترس) من می‌ترسم، نگرانم، وقتی این اتفاق افتاد رنجور شدم، من نیازهایی دارم ...
  4. (پشیمانی) من شرمنده‌ام، متاسفم، خجالت می‌کشم، می‌خواهم ...
  5. (بخشش، احترام و عشق) من می‌دانم که ...، من تورا تحسین می‌کنم و می‌بخشم، من به تو اعتماد دارم، می‌خواهم کاری برایت انجام دهم، از بابت همه چیز متشکرم ...

 

وقتی نامه را تمام کردید یک نامه پاسخ نیزبنویسید. نامه‌ای که خودتان می‌نویسید ولی فرض می‌کنید همسرتان در پاسخ به نامه شما نوشته است. نامه پاسخ را درست همان طوری بنویسید که دوست دارید همسرتان برایتان بنویسد:

  • عزیزم، به خاطر ... متشکرم. من درک می‌کنم که ... . متاسفم که ...، تو استحقاق داری .... . من واقعا دوستت دارم.

وقتی نامه پاسخ را هم نوشتید از این که احساس ناراحتی و رنجش خاطر شما کاملا برطرف شده است تعجب خواهید کرد. دیگر از زخم‌های ناشی از دعوا با همسر اثری نیست و به شما این احساس دست می‌دهد که با تمام وجود مایلید دوباره با همسرتان صحبت کنید. بسته به وضعیت و موقعیت شخصی خود می توانید هر دوی این نامه ها را دور بریزید، یا بعدا آنها را به همسرتان نشان دهید یا آنها را کنار بگذارید تا بعدا خودتان باز هم آنها را بخوانید. اگر تصمیم گرفتید نامه ها را به همسرتان نشان دهید در اصل یک بهانه بر ای آغاز صحبت با او به دست آورده‌اید. ممکن است همسر شما هم درست مثل خودتان به دنبال فرصتی برای بیان احساساتش باشد، بنابراین بهتر است این تمرین را به او هم یاد بدهید.


چند نکته

  • به یاد داشته باشید پس از دعواهای زن و شوهری، زنان لازم دارند که در مورد آن صحبت کنند. بهترین کاری که آقایان در این شرایط می توانند انجام دهند آن است که بگذارند همسرشان صحبت کند و به او اطمینان خاطر دهند که به صحبت هایش تا انتها گوش خواهند داد.
  • مردها نیاز دارند که مورد عفو و بخشش قرار بگیرند و بشنوند که مقصر نیستند. مردان از اینکه احساس کنند مورد تایید و تصویب همسرشان نیستند، ناراحت می‌شوند. بخشش آنان، می‌تواند عشق را به زندگی مشترک بازگرداند.
  • زن و شوهر پس از دعوا با همسرشان هر دو باید تقصیرهای خود را بپذیرند و برای برقراری و بهبود ارتباط بکوشند. در این شرایط بهتر است آقایان عادلا نه برخورد کنند و بر ادامه روابط اصرار داشته باشند ونسبت به مسایل بین خود و همسرشان حساسیت لا زم را نشان دهند.
  • هیچ کس کامل نیست ونمی توان همسری پیدا کرد که عیب و نقص نداشته باشد اما می‌توانیم برای همسرمان که کامل‌ترین فرد برای ما محسوب می‌شود، بهترین دوست و یاور باشیم.

منبع : womenshealthmag

تاثیر دعواهای زوجین بر تقویت رابطه آنها !

حتما شنیده‌اید که می‌گویند «دعوا نمک زندگی است»، این ضرب المثل چقدر درست است؟ به عبارت دیگر آیا اختلاف نظر و دعواهای زناشویی یا سختی‌ها و مشکلاتی که در زندگی مشترک وجود دارد، می‌تواند اثر مثبتی در رابطه زن و شوهر داشته باشد و موجب تقویت پیوند زناشویی و رابطه آنان شود؟ اگر زن و شوهر به هیچ عنوان با هم دعوا نکنند، این ممکن است به رابطه آنان صدمه بزند؟

زندگی مشترک بدون دعوا و اختلاف نظر به چه معناست؟

صرف نظر از اینکه زن و شوهر چقدر با هم تفاهم دارند، همچنان دو شخصیت متمایز هستند. نمی‌شود بر سر همه چیز اتفاق نظر داشته باشند. اختلاف نظر بر سر بسیاری از مسایل به طور کل اجتناب ناپذیر است، مگر اینکه زن و مرد خیلی ترسو باشند و آهسته بروند و آهسته بیایند که گربه شاخشان نزند. زن و شوهری که بر سر همه چیز اتفاق نظر دارند محتاطانه عشق می‌ورزند. عشق محتاطانه با عشق واقعی بسیار تفاوت دارد. در عشق محتاطانه زن یا مرد یا هر دو چنان از درگیری و برخورد می‌ترسند که به هر قیمتی شده از اختلاف نظر و دعوا پرهیز می‌کنند. در نتیجه ازدواجشان یکنواخت، عادی و کسل کننده خواهد شد.

 

وقتی شما احساسات و عواطف ناخوشایند خود نظیر خشم، رنجش و غم و اندوه را سرکوب می‌کنید، به موازات آن ارتباط خود با عشق و شور و حال را نیز از دست می‌دهید. شما همسرتان را دوست دارد اما احساس نمی‌کنید عاشق او هستید. با این مهربانی بیش از حد عشق و حرارت ازدواجتان را کشته‌اید. شاید موضوعاتی که بر سر آن اختلاف نظر دارید مهم و اساسی نباشند، اما این تصمیم که این اختلاف را نادیده بگیرید، به خودی خود مشکلی بزرگ است. چرا که با کرخت کردن خود نسبت به دردهایتان توانایی احساس شادی و خوشبختی را نیز از دست خواهید داد.

 

زندگی مشترک ، سرکوب خشم ،‌ دعواهای زناشویی

 

علت گریز از اختلاف نظر در زندگی زناشویی

احتمالا زن یا شوهر یا هر دو در کودکی تصمیماتی ناخود‌آگاهانه (که بسیار نابجا هم هست) برای ابراز نکردن احساسات ناخوشایند خود گرفته‌اند. و هنگامی که نامزد یا همسرش کاری می‌کند که خوشایند او نیست و به طرزی ناخودآگاهانه و بی آنکه خودش متوجه شود ناراحت می‌شود، اما بی درنگ چنان خشم و ناراحتی خود را سرکوب می‌کند که هرگز متوجه آن نمی‌شود. هنگامی که این الگوی سرکوب بارها و بارها اتفاق بیفتد، احساس خواهند کرد ازدواجشان سرزنده نیست و از شور و حرارت و صداقت و هرگونه پیوند عاطفی میان زن و شوهر تهی است.

چه باید کرد؟

متعهد شوید رابطه و ازدواجتان را بر اساس صداقت و بیان کردن تمامی حقیقت درباره احساساتتان پایه‌گذاری کنید. مطالعه کنید، مشاوره بگیرید، در کلاس‌ها و گردهمایی‌های رشد شخصی و موفقیت در ازدواج شرکت کنید و تا آنجا که در توان دارید درباره سازوکار روابط صمیمی بیاموزید. به ازدواجتان اعتماد داشته باشید، که نه تنها قادر خواهید بود از اختلاف نظرها جان سالم به در ببرد بلکه هربار که درگیری و مشکلی را به فرصتی برای آموختن تبدیل می‌کنید، رشد می‌کند و قوی‌تر می‌شود و شما را به عشق و صمیمیت بیشتر رهنمون خواهد کرد.

رابطه و زندگی مشترک با فراز و نشیب زیاد

اشتباهی که خیلی‌ها مرتکب می‌شوند این است که خیال می‌کنند رابطه و ازدواج خوب آن است که در تمامی اوقات و در تمامی شرایط و احوال به شما احساس خوبی بدهد. به همین دلیل، تا اوضاع بد می‌شود خیال می‌کنند رابطه و ازدواجشان غلط بوده است. این در حالی است که اغلب هنگام بروز مصائب و دشواری‌هاست که شما به لحاظ شخصیتی رشد می‌کنید و بهترین اتفاقات زندگیتان در همین مواقع سختی رخ می‌دهد. چرا که همین سختی‌ها شما را مجبور می‌کنند با خود واقعی‌تان رو به رو شوید و الگوهای ارتباطی میان خود و نامزد / همسرتان را تغییر دهید؛ و هنگامی که موفق می‌شوید و این الگوهای رفتاری را تغییر دهید رابطه‌تان به مراتب مستحکم‌تر و با ثبات‌تر از قبل خواهد شد.

 

دعواهای زن و شوهری ، تقویت پیوند زناشویی ، زندگی مشترک ، ابراز احساسات

 

چنانچه زن و شوهری در ازدواج خود به کار و تلاش جهت بهبود و ارتقای روابطشان نیاز نداشته باشند، یا مرده‌اند یا در حال انکار به سر می‌برند. ایجاد رابطه‌ای خودآگاهانه و شکوفا مستلزم آگاهی و کار و تلاش سخت است. چنین رابطه‌ای مدام شما را مجبور می‌کند بر ترس‌های خود چیره شوید. ترس‌هایی که بر زندگیتان سایه انداخته و باعث می‌شود در مقابل نامزد / همسرتان آسیب پذیر باشید. کنار زدن این گونه ترس‌ها به معنای آن است که خود واقعی‌تان را فاش سازید و خودخواهی را کنار بگذارید، بخشنده باشید و در عین وجود خشم، دوست بدارید و عشق بورزید. گرم و مهربان باشید و یکدیگر را سرزنش نکنید.

به عبارت دیگر، چنین رابطه‌ای که به راستی عمیق، صادقانه و متعهدانه باشد به طرزی مستمر و مداوم با تمامی بخش‌های منفی وجودتان در تعارض و رویارویی قرار خواهد گرفت و مجبورتان خواهد کرد فراتر از محدودیت‌هایتان قدم بردارید و بتوانید بر خودخواهی خویش چیره شوید. هیچ یک از این کارها ساده و آسان نیست و بدون اینکه شما را موظف نکند و به زحمت نیندازد، میسر نخواهد بود.

ممکن است احساس کنید همه چیز خراب شده، اما واقعیت آن است که رابطه و ازدواج شما رو به اصلاح، ترقی و بهبود است. هنگام بروز همین مشکلات و سختی‌هاست که باید دیدی واقع‌بینانه‌تر نسبت به رابطه و ازدواج خود داشته باشید و به غلط، سختی‌ها را به بدبختی تعبیر نکنید. باید این سختی‌ها را فرصت‌هایی جهت رشد و تغییر بینگارید البته به شرطی که فردی مناسب را برای خود انتخاب کرده باشید.

نکاتی که به شما کمک می‌کند از مشکلات بهره بگیرید

بسیار مهم است که هم زن و هم شوهر، هر دو مایل باشند برای تداوم ازدواج خود زحمت بکشند. بسیار ضروریست که درک و تصویر ذهنی مشترکی از آینده و اهداف رابطه و ازدواج خود داشته باشند تا هنگامی که مشکلات ظاهر شد فراموش نکنند برای چه با هم هستند. به خاطر داشتن موارد مهم زیر برای تمامی زوج‌هایی که دوست دارند از سختی‌ها و مشکلات استفاده کنند و به آنها به دید فرصت‌هایی جهت رشد بنگرند، مفید خواهد بود:

  • ما بدین منظور در زندگی سر راه هم قرار گرفته‌ایم که به رشد و تعالی یکدیگر کمک کنیم و آموزگار یکدیگر باشیم.
  • رابطه و ازدواج ما موهبت و هدیه‌ای گرانبهاست که تمامی آنچه را باید در جهت خودآگاهی و انسانیت هر چه بیشتر بیاموزیم، به ما خواهد آموخت.
  • چالش‌ها، سختی‌ها و دشواری‌هایی که در رابطه و ازدواج خود با آنها مواجه می‌شویم، همواره مفیدترین و روشنگرترین درس‌های زندگی ما خواهد بود.




منبع : ستاره

رابطه با محارم

رابطه با محارم یکی از بزرگترین تابوهای اجتماعی است. رابطه با محارم مختص به یک فرهنگ یا جامعه خاص نمی باشد بلکه در اکثریت فرهنگ ها و در همه زمان ها چنین چیزی دیده شده و برای فرد تخطی کننده عواقب سنگین و جبران ناپذیری داشته است. با این حال افرادی هستند که تمایل بسیاری به برقراری رابطه جنسی با یکی از نزدیکان خود را دارند. این ممنوعیت علل خاص خود را داشته است و علیرغم آن هنوز هم افرادی هستند که از آن تخطی می کنند و اشکال مختلف آن در جوامع رواج دارد.

بیشتر : افزایش سایز آقایان با دستگاه وکیوم

رابطه با محارم یا زنای با محارم به روابط جنسی که فرد با اعضای نزدیک خانواده خود برقرار می کند، اطلاق می شود. این رابطه جنسی معطوف به افرادی است که با آن ها پیوند خونی داریم یا به وسیله فرزندخواندگی یا ازدواج با یک فرد با آن ها دارای ارتباط هستیم. مثلا مادرزن، پدرشوهر، نامادری، فرزندخوانده و غیره.

رابطه با محارم یک اصل اخلاقی جهان شمول می باشد. چنانکه تقریبا در اکثریت فرهنگ های جهانی، اعم از فرهنگ و تمدن پیشرفته امروزی تا قبایل بدوی، ایجاد رابطه جنسی با محارم و خویشان درجه یک را امری  غیرقابل بخشش می دانند. امروزه اکثر کشورهای جهان قوانین ممنوعیت ارتباط جنسی با محارم را دارند و در صورتیکه دو طرف در چنین رابطه ای قرار بگیرند و هر دو راضی باشند، نوعی جرم بدون قربانی صورت گرفته است ولی در هر حال این امر جرم حساب می شود.

عواقب رابطه با محارم

از گذشته تاکنون برای کسانی که مرتکب رابطه جنسی با محارم خود می شده اند عواقب جدی و غیرقابل بخششی در نظر گرفته شده است. این دست افراد همیشه محکوم به مرگ بوده اند. در هر حال امروزه این شکل از رابطه جنسی غیرقانونی تلقی شده و مجازات در پی دارد. علاوه بر عواقبی قانونی که در پی دارد، ایجاد چنین روابطی می تواند منجر به آسیب های روحی و روانی شدید شود. آسیب هایی چون احساس گناه شدید، اختلالات اضطرابی، افسردگی شدید، استرس پس از سانحه بیشترین احتمال بروز را دارند.

علت ممنوعیت رابطه با محارم

از آنجایی که ممنوعیت رابطه با محارم امری جهان شمول می باشد، نمی توان صرفا به بیان دلایل فرهنگی خاص اکتفا کرد؛ چرا که این مسئله به قدری گسترده، قدیمی و فراگیر است که منشاء آن را باید در مسائل کلان تر در نظر بگیریم. این مسائل کلان قطعا به ذات انسان ها بر می گردد و شاید ریشه در امیال دوره کودکی دارد. هر کودکی در سنین پایین تمایل به ارتباط جنسی با محارم خود و به شکل دقیق تر با والد غیر هم جنس خود را دارد. این مسئله تحت عنوان عقده ادیپ مطرح و بررسی می شود.

گذشته از این مسئله، قطعا دلایل تکاملی محکمی برای پرورش این ترس در دست داریم. دانشمندان می توانند با قطعیت اعلام کنند که نتیجه زنای با محارم، یعنی فرزندانی که از این گونه ازدواج ها و روابط جنسی به دنیا می آیند، بقای نسل انسان را به خطر می اندازد. لقاحی که حاصل از چنین آمیزش جنسی ای باشد، در معرض خطر تغییرات و جهش های زنتیکی زیادی قرار می گیرد. حال آنکه این چنین مشکلاتی در ازدواج با بیگانه کمتر رخ می دهد.

بیماری های ژنتیکی شدید، عقب ماندگی ذهنی، مشکلات جسمی و حرکتی همگی در ازدواج های خویشاوندی دیده می شود و اگر این مسئله ادامه پیدا کند و انسان چنین نسلی را از خود به جای بگذارد، گونه انسان از بین خواهد رفت. فرزندان سالم و قوی بقای نسل را تضمین می کنند. بنابراین، پرورش چنین ترسی در انسان بسیار منطقی به نظر می رسد و اینکه چرا چنین روابطی در تمامی دوران ها و در سراسر دنیا ممنوع انگاشته شده اند قابل توجیه به نظر می رسد.

اشکال مختلف رابطه  با محارم

رابطه با محارم را می توان در اشکال زیر دسته بندی کرد:

  • بین بزرگسالان و کودکان: این شکل از رابطه یک نوع کودک آزاری و سواستفاده جنسی محسوب می شود.
  • بین همشیرهای در سنین پایین: اغلب موارد کودکان متوجه نیستند که این امر دقیقا به چه معناست و هنوز هنجارها و بایدها برای آن ها شکل نگرفته است. این امر در مراحل رشدی انسان قابل تعریف است.
  • بین بزرگسالان : در این شکل از رابطه با محارم هر دو طرف ممکن است راضی به انجام آن باشند. اما در بسیاری از موارد یکی از طرفین قربانی بوده و تجاوز جنسی رخ می دهد.

شیوع اشکال مختلف رابطه با محارم

رابطه پدر با دختر شایع ترین شکل رابطه با محارم بوده است ولی در سال های اخیر ارتباط بین همشیرها بیشتر شده و بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است. از اینکه به طور کلی چند درصد جمعیت به رابطه با محارم روی می آورند آمار دقیقی در دست نیست. چرا که همان طور که گفته شد این امر یک مسئله غیر قانونی می باشد و علاوه بر آن یک تابوی اجتماعی به حساب می آید، بنابر این افراد اگر در چنین رابطه ای هم باشند، تمایلی به اذعان کردن آن ندارند.

علل گرایش و جلوگیری از رابطه با محارم

تعیین اینکه چرا یک فرد بزرگسال دوست دارد در یک رابطه جنسی با بستگان درجه یک خود باشد، بسیار دشوار و پیچیده می باشد. یکی از علل احتمالی آن حل نشدن مناسب عقده ادیپ و تداوم گرایش به والدین در طول رشد و بزرگسالی می باشد. علل زمینه ای بسیار پیچیده هستند و نیازمند بررسی تاریخچه رشدی افراد می باشد. آنچه که واضح است این می باشد که گره ها و مشکلات رشدی به این وضعیت منجر می شود و این حالت می تواند از سلامت روان به دور باشد. افراد با مراجعه به مشاوره روانشناسی و روانکاوی می توانند تعارض های درون خود را حل کنند.

منبع : womenshealthmag

سلامت روان

سلامت روان چه تأثیری بر زندگی انسان دارد و راه‌های افزایش آن کدام‌اند؟  تمام افراد در هر مقطع شاخصی نشانه‌هایی از سلامت روان را نشان می‌دهند. مهم نیست که کودک یا بزرگسال باشید. اگر در زندگی به مشکلات روحی برخورد کرده باشید، متوجه خواهید شد که تصمیم گیری و خلق و نحوه تفکر شما و به دنبال آن رفتار و عواطفتان نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.  به همین دلیل مهم است که همواره در پی بهبود شرایط روحی خود باشید. عوامل زیادی در به وجود آوردن مشکلات روحی روانی دخیل هستند که با روش‌های گوناگون می‌توان به حل آن‌ها پرداخت. همچنین افراد می‌توانند با کمک مشاورین و درمانگران بهبودی لازم را کسب کنند و سلامت روانی خود را افزایش دهند.

سلامت روان چیست و چه اهمیتی دارد؟

نشانه های اولیه در اختلالات سلامت روان

سلامت روان شامل احساسات،‌ شرایط روانشناختی و بهبود اجتماعی است. سلامت روان بر نحوه تفکر انسان، احساسات و دیگر جنبه‌های زندگی او تأثیر می‌گذارد. این مسئله تعیین کننده این است که فرد چگونه می‌تواند استرس خود را کنترل کند، مسائل مربوط به دیگران را مدیریت کرده و از میان گزینه‌های مختلف دست به انتخاب بزند.

سلامت روان در تمام مراحل زندگی بخشی مهم محسوب می‌شود. عوامل زیادی در به وجود آوردن مشکلات روحی روانی دخیل هستند که از جمله آن‌ها می‌توان به مواردی مانند عوامل زیستی، مثل ژنتیک و شیمی مغز، تجربیات زندگی، مثل سوء استفاده جنسی و تعرض و ضربه‌های روانی، سابقه خانوادگی اشاره کرد.

نشانه‌های اولیه اختلال در سلامت روان

اگر در تعادل سلامتی فردی که اطراف شما زندگی می‌کند خللی وارد شده باشد، چگونه می‌توانیم آن را شناسایی کنیم؟ تجربه یک یا دو مورد از موارد زیر به همراه رفتارها می‌تواند یکی از نشانه‌های اولیه مشکلات در حوزه سلامت روان باشد.
۱. به هم خوردن تعادل در خوردن به صورت خوردن خیلی زیاد و یا خیلی کم

۲. به هم خوردن تعادل در خوابیدن به صورت خواب خیلی زیاد و یا خیلی کم

۳.خارج شدن از فعالیت‌های گروهی و ارتباطات انسانی

۴. کم بود انرژی

۵.احساس کرختی و بی اهمیت بودن دنیا

۶.دردهای بدون دلیل

۷.احساس ناامیدی و درماندگی

۸.مصرف سیگار، الکل، و استفاده از انواع داروها بیشتر از گذشته.

۹.احساس غیرمعمول گم گشتگی، فراموشی، در لبه بودن، خشم، ناراحتی، نگرانی و ترس

۱۰.فریاد کشیدن و دعوا کردن با دوستان و خانواده

۱۱.تجربه تغییر خلق‌های بی شمار در ارتباطات عاطفی ناشی از اختلال در سلامت روان است

۱۲.ناتوانی در دور کردن افکار و خاطراتی که تکرار می‌شوند

۱۳.شنیدن صداها و یا باورهای خلاف واقع

۱۴.تلاش برای آسیب زدن به خود و دیگری

۱۵.ناتوانی برای انجام کارهای روزانه مثل مراقبت از کودکان و یا فعالیت‌های شغلی و تحصیلی

نکات مهم در افزایش سلامت روان

سلامت روانی و سلامتی

دارا بودن سلامت روان و بالا رفتن سلامت روانی در افراد علاوه بر ایجاد احساسات خوب می‌تواند باعث شود که در دیگر فعالیت‌های زندگی نیز بتوانند عملکرد بهتری داشته باشند. موارد زیر نکات اصلی در افزایش سلامت روانی هستند که با انجام هر یک در زندگی خود می‌توانید به  آرامش برسید:

- آگاهی یافتن از پتانسیل‌های خود

- کنارآمدن و مدیریت استرس در زندگی

- انجام فعالیت‌های سازنده

- ایجاد ارتباطات با معنا در زندگی

- گرفتن کمک حرفه‌ای در صورت نیاز

- ارتباط بهینه با دیگران

- مثبت بودن باعث بهبود سلامت روان می‌شود

- انجام فعالیت‌های جسمانی

- کمک کردن به دیگران

- خواب کافی

- گسترش راهکارهای مقابله با مشکلات و مهارت حل مسئله

بهزیستی و سلامت روان

بهزیستی مسئله اصلی در حوزه سلامت روان است. به طور کلی تمام تلاش روان درمانگران و پزشکان و متخصصان سلامت، بالا بردن بهزیستی افراد با استفاده از روش‌های روان درمانی است. بهزیستی در معنای کلی به معنای کارآمدی بالاتر و گرفتن نتایج بهتر در تمام حوزه‌های زندگی است.

موضوعات بنیادی در حوزه بهزیستی

بهزیستی

به طور کلی سلامتی ابعاد متفاوت و گوناگونی دارد. این ابعاد می‌توانند جسمانی، روانی و اجتماعی باشند و از تعاریف عامه سلامتی بالاتر باشند؛ همچنین می‌تواند شامل انتخاب‌های گوناگون و فعالیت‌هایی در راستای رسیدن به هدف‌ها باشد. سه مسئله اصلی در حوزه بهزیستی روانی عبارتند از:

۱. روانشناسی رشد، که در این حوزه نحوه رشد را از دوران جنینی تا زمان مرگ در نظر می‌گیرد.

۲. روانشناسی شخصیت، در این رویکرد سعی بر شکوفا کردن استعداد افراد و رسیدن به حالتی است که شخصیت افراد بیشترین وحدت و کمترین تعارض را داشته باشد.

۳. روانشناسی بالینی، که در این رویکرد متخصصین سلامت تلاش دارند تا مشکلات و بیماری‌های ذهنی را به طرق مختلف درمان کرده و همچنین سعی در جلوگیری از مشکلات روانی خواهند کرد.

سخن آخر

روانشناسان و متخصصین تنها برای از بین بردن بیماری‌های روانی آموزش نمی‌بینند. تمام اقشار جامعه می‌توانند متناسب با فعالیت‌هایی که دارند از کمک متخصصین سلامت بهره ببرند تا بتوانند بازده بیشتری در عملکردهای روزانه خود داشته باشند. سلامت روان موضوعی است که عدم رسیدگی به آن می‌تواند آسیب‌زا باشد و از طرفی حل مشکلات مرتبط با آن از جمله افسردگی و اضطراب به تنهایی امکان پذیر نیست. به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم برای بهبود سلامت روان خود از مشاوره روانشناسی استفاده کنید.

سوالات متداول

تکنیک‌های افزایش سلامت روان چیست؟

از مهم‌ترین تکنیک‌های آن می‌توان به یوگا و مراقبه، پیاده‌روی و ورزش، یادگیری مهارت‌های کنترل استرس و حل مسئله اشاره کرد.

سلامت روان در دانش آموزان چگونه حاصل می‌شود؟

این موضوع به میزان زیادی به شرایط محیط خانواده و شیوه تربیتی والدین بستگی دارد. همچنین مدرسه و چالش‌های آن می‌تواند از عوامل مهم در این زمینه باشد. وظیفه مربیان و معلمان است که چالش‌های روانی را در دانش‌آموزان تشخیص دهند و به آموزش مهارت‌های زندگی بپردازند.

منبع : هنر زندگی

PMDD چیست ؟

بارزترین نشانه بلوغ دختران، شروع عادت ماهیانه است که با مجموعه ای از علائم فیزیکی، روان شناختی و هیجانی در دوره های قاعدگی همراه است. این علائم معمولا قبل از شروع خونریزی ظهور می کنند. به مجموعه ی این نشانه ها سندرم پیش از قاعدگی (PMS) می گویند. گاهی این نشانه ها به اندازه ای شدید است که شما را از عملکرد نرمال در زندگی، باز می دارد در این صورت به آن ملال پیش از قاعدگی PMDD می گویند. این اختلال یک وضعیت بالینی است که با مداخله ی روانشناختی، تغییر در سبک زندگی و گاهی دارو درمانی بهبود می یابد. در این مقاله علل و نشانه ها و درمان های انتخابی ملال پیش از قاعدگی را بررسی می کنیم

بیشتر بدانید : قاعدگی دردناک

سندروم ملال پیش از قاعدگی

سندروم ملال پیش از قاعدگی (PMDD) در دسته اختلالات خلقی که با نشانه های بدنی، روانی و هیجانی که همزمان با چرخه قاعدگی زنان رخ می دهد، شناخته می‌شود. تفاوت آن با سندروم پیش از قاعدگی (PMS)، در شدت علایم و میزان بالای سطح ناتوان کنندگی PMDD است. PMDD یک بیماری مزمن است که بر سلامت روان و عملکرد روزانه فرد تاثیر منفی می گذارد و در بیشتر مواقع نیاز به درمان دارد. زنان دچار این سندروم در رابطه جنسی نیز دچار مشکل می‌شوند

شناخت بدن همسر و آشنایی با بدن زنان به زوجین برای درک یکدیگر کمک شایانی می‌کند. با درک یکدیگر می‌توانند به در روزهای پر تنش به یکدیگر آرامش عطا کنند.

نشانه های سندروم ملال پیش از قاعدگی

علائم PMDD، در طول روزهای قبل از پریود، معمولا 5 تا 11 روز باقیمانده به قاعدگی، شروع می شوند. در بیشتر زنان نشانه ها با شروع قاعدگی در همان روزهای اول کاهش می یابند و یا از بین می روند. نشانه های شایع PMDD شامل موارد زیر می شوند:

1- خستگی شدید، بی حالی و کمبود انرژی

2- تغییرات بارز خلقی و عاطفی مثل؛ تحریک پذیری، خشم، نگرانی، افسردگی و اضطراب

3- پرخوابی یا بی خوابی

4- گریه و احساس ناامیدی و کاهش علاقه به فعالیت های معمول

5- دشواری در تمرکز، سرگیجه و بی توجهی، غفلت و فراموشی

6- تپش قلب

7- سوءظن و تصویر بد از خود

8- ناراحتی دستگاه گوارش، نفخ و افزایش اشتها

9- سردرد و کمر درد

10- اسپاسم عضلانی، بی حسی یا سوزن سوزن شدن در اندام ها

11- تغییرات در دید و بینایی

12- کاهش تمایلات جنسی

13- حساس شدن پستان ها، کاهش ادرار، تورم دست ها، مچ پاها و افزایش وزن

علل و دلایل ملال پیش از قاعدگی

هنوز علت دقیقی برای سندروم PMDD مشخص نشده است. آنچه تا به حال بیان شده بر پاسخ غیر طبیعی مغز به نوسانات هورمونی در طول چرخه قاعدگی اشاره دارد که می تواند به کمبود سروتونین منتهی شود. همچنین افراد با سابقه شخصی یا خانوادگی، افسردگی بعد از زایمان و اختلالات خلقی با احتمال بیشتری می توانند به سندروم ملال پیش از قاعدگی دچار شوند. از دیگر عوامل تاثیر گذار می توان به مصرف الکل، مشکلات تیروئید، اضافه وزن، نداشتن فعالیت و ورزش نکردن اشاره کرد.

درمان سندروم ملال پیش از قاعدگی

اولین گزینه‌ی درمانی برای سندروم ملال پیش از قاعدگی، در حال حاضر دارو درمانی است. در این درمان ها، داروهایی که بر سروتونین اثر می گذارند، در زنان با سندروم PMDD موثر واقع می شود. این داروها در دسته داروهای ضد افسردگی قرار می گیرند، اما کسانی که از این داروها برای کاهش علائم استفاده می کنند، می توانند از آن ها به صورت دوره ای استفاده کنند. از دیگر داروها می توان به درمان های هورمونی که با تاثیر بر مدارهای مغزی چرخه ی تولید مثل (تخمک گذاری) را تنظیم می کنند، اشاره کرد

بیشتر : خرید کاندوم آنلاین و بدون مراجعه به داروخانه

برخی دیگر از درمان های غیر دارویی، شامل تغییراتی در سبک زندگی و مشاوره افسردگی هستندرژیم غذایی مناسب می تواند در تخفیف علائم کمک کند، تحقیقات نشان داده، استفاده کمتر از کافئین، شکر، الکل و مصرف غذاهای سبک‌تر همچنین ورزش‌های هوازی بر کاهش علائم تاثیر گذار استمشاوره جنسی نیز به شما برای بهبود روابط زناشویی‌تان موثر خواهد بود

منبع : health